– اخبار استانها –
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پسین هرمزگان به نقل از خبرگزاری تسنیم از تبریز، موضوع عدالت آموزشی یکی از سرفصلهای مهم در عدالت اجتماعی است، موضوعی که رعایت آن میتواند استعدادهای برتر را رشد داده و عدم رعایت آن استعدادهای برتر را سرکوب کند.
این موضوع هم به عنوان یکی از اولویتهای وزیر جدید آموزش و پرورش عنوان شده که به دلیل اهمیت این موضوع دعوت کردیم از مسعود سعادتی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، علی حصاری مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان و محدثه فرجی جانشین خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان تا در دفتر خبرگزاری تسنیم آذربایجان شرقی به بررسی این موضوع مهم بپردازیم.
تسنیم: ضمن عرض خوش آمد به مهمانان گرامی، لطفاً ابتدا در مورد تعرفتان از عدالت و به ویژه عدالت آموزشی توضیح بفرمایید؟
سعادتی: یکی از شاخصههای ارزیابی نسبی تحقق عدالت، بررسی نسبت درصدی بودجه آموزش و پرورش به بودجه کل کشور است؛ نسبت بودجه آموزش و پرورش در دولت شهید رجایی نسبت به سایر وزارتخانهها ۱۶ درصد بود چراکه ایشان اهمیت این وزارتخانه را به دلیل معلم بودن، بیشتر میدانست ولی در سال ۹۷ میانگین نسب بودجه این وزارت به سایر وزارتخانهها حدود ۸ درصد بود که رقم قابل قبولی به نظر نمیرسد.
معتقدم برای اجرای عدالت آموزشی، باید ابتدا سیاستهای کلان اصلاح شود که منجر به جهت گیری به رشتههای خاص نشود و توازن سیستم آموزشی کشور را به هم نزند. ضمن اینکه بهبود کیفیت مدارس دولتی و توجه به مهارت افراد برای بهبود عدالت آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
حصاری: عدالت در ایدئولوژی اسلامی، تقسیم درست امکانات و نه تقسیم مساوی امکانات است، چراکه برای توازن شاید برخی از مناطق ما نیازمند توجه بیشتر باشند.
عدالت آموزشی مدنظر مقام معظم رهبری هم، ایجاد امکانی برای رسیدن همه افراد به قلههای پیشرفت است، چراکه عدالت را زمینه ساز ایجاد تمدن نوین اسلامی میدانند. اما وقتی معاون وزیر آموزش و پرورش ما مدعی است که آموزش و پرورش گران اداره میشود، باید گفت که یونسکو پیشنهاد کرده باید ۱۵ تا ۲۰ درصد بودجه کشور به آموزش و پرورش اختصاص یابد اما این بودجه در کشور ما کمتر از ۱۰ درصد است. از این بودجه تخصیصی ۹۷ درصدش حقوق و مزایای معلمان است که نمیتوان با این ۳ درصد باقیمانده تحول آموزشی و عدالت آموزشی ایجاد کرد.
از سوی دیگر هم تا زمانی که عدالت به صورت عملی در مدارس آموزش داده نشود، نباید در سطوح مختلف کشور منتظر پیاده شدن عدالت بود. آموزش و پرورش عدالت پرور نباشد، نمیتوان عدالت را پیاده کرد که نمونه خاص آن عدالت آموزشی است.
فرجی: معتقدم عدالت یعنی هر چیز در جای خود؛ برخورداری جامعه از سطح ابتدایی عدالت اجتماعی که جلوه خاص آن در عدالت آموزشی متبلور میشود و بارزترین آن، امکان تحصیل در دوره عمومی رایگان برای همه است.
برای برقراری عدالت آموزشی هم باید متناسب با استعدادها، افراد به سمت آینده مناسب هدایت شوند، نه اینکه در نظام آموزشی همه به سمت یک رشته خاص هدایت شده و آینده کشور را در این حوزه دچار چالش کنیم؛ دولت بر اساس اصل ۳۳ قانون اساسی موظف است که به گونهای امکانات آموزشی را در کشور تقسیم کند که برای همه فرصت برابر رشد ایجاد شود ولی با این موضوع هنوز فاصله داریم.
تسنیم: برای برقراری عدالت آموزشی در کشور، برنامهای داریم؟ کنکور از مصادیق عدالت است یا نا عدالتی؟
حصاری: اجرای سند تحول بنیادین میتواند نقش زیادی در تحقق عدالت آموزشی در کشور داشته باشد ولی به اذعان وزیر سابق آموزش و پرورش، حتی کمتر از ۱۰ درصد این سند نیز هنوز اجرایی نشده است.
معتقدم کنکور نتیجه عدم رعایت عدالت آموزشی و ایجاد مافیاهای قدرتمند کنکوری است چراکه معیار سنجش با آموزش عمومی فاصله دارد و دانش آموز برای پر کردن این فاصله، باید خارج از مدرسه برای رسیدن به اهداف کنکوری هزینه کند که این عین ناعدالتی برای دانش آموزان مناطق محرومی است که توان مالی و امکان چنین اقدامی را ندارند.
فرجی: سند تحول بنیادین را داریم ولی برخی از مدیران ما برای آموزش به الگوهای خارج از کشور چشم دوختهاند، این سند توجه ویژه به عدالت آموزشی و تربیتی دارد، ایراداتی هم دارد که باید رفع شود ولی بر اساس آموزههای دینی ماست.
متاسفانه شاهدیم که امروزه آموزش و پرورش در اولویت دولتمردان ما نیست بنابراین باید سهم آموزش و پرورش از بودجه کشور از ۱۰ درصد فعلی تا ۲۰ درصد ارتقا یابد چراکه اکنون ۹۷ درصد بودجه به حقوق معلمان میرود و با ۳ درصد باقیمانده هم هیچ اقدام در خورد توجهی نمیتوان انجام داد.
سعادتی: نتایج کنکور نشان داد که اغلب موفقیتهای کسب شده از مدارس در رتبههای برتر کنکور، متعلق به مدارس تیزهوشان است و مدارس دولتی عادی سهمی از آن ندارند. به عبارتی، ۸۰ درصد از موفقیت آموزشی، متعلق به ۲۰ درصد مدارس است که این یک فاجعه و نماد بزرگی از ناعدالتی آموزشی است.
آمار نشان میدهد که خانواده دانش آموزان ثروتمند، ۶۰ برابر خانواده دانش آموزان دهک اول برای آموزش فرزندان خود هزینه میکنند که یک نمونه آن هزینه در مدارس غیر انتفاعی خاص یا کلاسهای کنکور خاص است. این یعنی هر کس در این سیستم آموزشی بیشتر خرج کند، بیشتر موفق است که این شیوه حتی در لیبرالترین کشورها که الگوی برخی از مدیران ما شده، اتفاق نمیافتد.
تجمع "پول و قدرت" در مدارس خاص چگونه "عدالت آموزشی" را به یغما بردهعدالت آموزشی در جامعه به شدت ضعیف استسرپرست آموزشوپرورش: مدارس غیردولتی گامی برای تحقق عدالت آموزشی!
اکنون ۱۲ درصد آموزش و پرورش کشور ما در اختیار بخش غیر دولتی است، اما در آمریکا که نماد لیبرالیسم و سرمایه داری است، این آمار کمتر از ۱۰ درصد است که این سهم غیر دولتی هم اغلب در بخش آموزش عالی است نه آموزش ابتدایی و متوسطه!
در کنکور امسال، ۶۰۰ هزار دانش آموز ما در رشته تجربی، برای ۸ هزار کرسی پزشکی رقابت کردند که اغلب کسانی موفقتر بودند که توانستند بیشتر هزینه کرده و کلاسهای خاص بروند. مقصر این ماجرا سیاستگزاران آموزشی کشور هستند. اگر آموزش و پرورش اولویت دولت باشد، و به دید دستگاه مصرفی نگاه نشود، نتیجه اینگونه نمیشود، بلکه برای اصلاح این روند تلاش میکند ولی این اراده وجود ندارد.
در مورد مدارس هم اگر شمالیترین مدارس ما، با جنوبیترین مدارس ما ۸۰ درصد نتیجه مشابه تحصیلی نگیرند، یعنی در این نظام آموزشی ناعدالتی رخ میدهد. کیفیت مدارس دولتی باید به حدی باشد که نیازی به مدارس غیر انتفاعی احساس نشود، چراکه برخی از خانوادهها برای دریافت آموزش بهتر به این مدارس میروند. آماری داریم که اغلب مشتری مدارس غیر انتفاعی پولدارها نیستند، بلکه کارمندانی هستند که آموزش برایشان مهم است. به عنوان مثال، مدارس ناحیه ۱ تبریز بهترین مدارس تبریز هستند ولی چرا رغبت به مدارس غیر انتفاعی در این ناحیه بیشتر از سایرین است؟
تسنیم: مدارس غیر انتفاعی را هم مصداق عدالت آموزش می دانید یا نا عدالتی؟ خصوص سازی آموزش و پرورش چطور؟
حصاری: آموزش و پرورش اکنون به سمت خصوصی سازی میرود، طبق آمار، متوسط اداره مدارس توسط مردم در دنیا کمتر از ۱۸ درصد است که در ایران حدود ۲۰ درصد بوده و با احتساب مدارس غیر دولتی، ۳۳ درصد آموزش و پرورش در دست بخش غیر دولتی است.
این یعنی از یک قشر دریافت کرده و به قشر دیگری هزینه میکند که مفهوم عدالت زیر سؤال میرود. تقسیم امکانات مساوی به معنی عدالت نیست، بر اساس عدالت و استعدادها باید توزیع شود لذا باید سطح آموزش عمومی به حدی افزایش یابد که رغبت به غیرانتفاعی تا این حد افزایش نیابد.
فرجی: رسالت مدارس غیر انتفاعی افزایش کیفی آموزش بود، اما اکنون برخی از این مدارس ساحت مقدس علم را با دکان داری اشتباه گرفتهاند که با این تجربه مخالف خصوصی سازی در آموزش و پرورش هستیم
بازار غیر انتفاعی با مافیای میلیاردی کنکور گرمتر هم شده است که معنای آن این است که برای قبولی در بهترین رشتههای کنکور، باید پدر پولدار داشته باشی چراکه سطح سنجش ما بر اساس توانمندی آموزشی نیست و باید کمک آموزشی هم داشته باشید تا قبول شوید و این به معنی هزینه کردن بیشتر است.
بخشی از بستر ایجاد ناعدالتی هم به درآمد ناشی از این «اختلاف سطح آموزش و سنجش» مربوط است که یک معلم ابتدایی که با کنکوریها فاصله دارد، درآمد سالیانهاش حدود ۲۵ میلیون است ولی درآمد یک معلم زیست که تدریس خصوصی کنکور دارد، گاهی سالیانه تا یک میلیارد هم میرسد!
نتایج کنکور ما هم نشان داد که سهم مدارس دولتی عادی از رتبههای برتر تقریباً صفر است و ۶۸ درصد برترینها هم ساکن کلانشهرها هستند و این آمار» شکاف عمیق موجود در سیستم آموزشی را بیشتر عیان میکند.
سعادتی: دقیقاً همینطوره، رقابت ۶۰۰ هزار نفر برای ۸ هزار صندلی پزشکی این را نشان میدهد که کلاس کنکور شاخص است. البته نظام آموزشی ما خانوادهها را به این سمت هدایت میکند، وقتی خانوادهای میبیند فرزندش با رتبه بهتر آیندهاش بهتر میشود، آپارتمانش را میفروشد تا هزینه کلاس کنکور، مدرسه غیر انتفاعی و… کرده تا فرزندش در پزشکی قبول شود!
تسنیم: توجه بیشتر به مدارس تیزهوشان (سمپاد) را در راستای عدالت آموزشی چگونه ارزیابی میکنید؟
حصاری: در مورد غربال دانش آموزان و تشکیل مدارس سمپاد، مدارس غیر دولتی و… معتقدم سطح بندی در آموزش و پرورش برای عدالت لازم است، چراکه سمپاد با هدف احقاق عملی عدالت آموزشی برای استعدادهای برتر است اما مشکل ما این است که امروز سمپاد هم در مافیای کنکور هضم شده است!
استعدادهایی داریم که در المپیادهای علمی ملی و بین المللی رتبه دارند ولی در کنکور نمیتوانند موفق ظاهر شوند، این نشان میدهد در کنکور یک جای کار میلنگد، بنابراین باید جو سنگین کنکور جای خود را به مهارت علمی بدهد و سنجش با آموزش عمومی متناسب باشد.
فرجی: معتقدم ایده سمپاد بد نیست چراکه استعدادهای مختلف از همه اقشار و حتی میتوان اینگونه گفت که از همه دهکهای جامعه را در خود جای میدهد ولی باید اصلاحاتی در روند فعالیت آن داده شود که ارزیابی کیفی آن تعداد قبولی و رتبه قبولی در کنکور نباشد.
سعادتی: در مورد نتایج کنکور باید این نکته را هم مد نظر قرار داد که وقتی مدارس ما به قدری غربال شده و دانش آموزان را به سمپاد و نمونه دولتی و غیر انتفاعی و… تقسیم میکنیم که استعدادی در مدارس دولتی باقی نمیماند که موفقیت چشمگیری کسب کند.
از طرف دیگر، تا زمانی که درآمد پزشک ۲۰۰ برابر درآمد یک معلم و یا هر شغل عادی دیگر باشد، عدالت آموزشی با هجوم برای رقابت به ورود به این رشته همخوانی ندارد. دنیا این موضوع را حل کرده است، در دنیا اختلاف درآمد اقشار زیاد نیست و این به معنی تقسیم ثروت است و تنها کسانی برای درس خواندن بیخوابی میکشند که مثلاً به پزشکی علاقه داشته باشد نه کسانی که با زور دوپینگی کلاسهای کنکورِ چندین میلیونی میخواهد وارد پزشکی شود و خروجی آن هم از هم اکنون مشخص است.
https://www.pasinehormozgan.ir/?p=2779