تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : khalilan
حوزه : آموزش و پرورش
شماره : 13277
تاریخ : ۱۵ اردیبهشت, ۱۳۹۹ :: ۱۳:۰۹
اینجا رقابت وجود ندارد اما اراده موج می زند!

به مناسبت گرامی داشت جایگاه معلم به سراغ معلمی می روم که سال های زیادی از عمرش را برای آموزش دانش آموزان در شهرها و مقاطع مختلف سپری کرده، اما 7 سال از این خدمت را با دانش آموزان دارای نیاز ویژه طی کرده که به گفته خودش شاهد خاطرات تلخ و شیرین زیادی از این دانش آموزان است که با تمام دوران خدمتش متفاوت بوده و شغل معلمی را برایش معنی دیگری بخشیده است.

سعدالله جدیدی که 44 سال سن دارد و اهل شهرستان سقز است، در رابطه با نحوه پیوستنش به این مدرسه در سنندج می گوید: آمدنم به مدرسه استثنایی اتفاقی بود، قبل از آن در مدارس عادی و در شهرستان بوکان به عنوان مربی پرورشی خدمت می کردم و همزمان مربی ورزش(دوومیدانی) بودم تا اینکه برای ادامه زندگی تصمیم گرفتم به سنندج بیایم. وقتی انتقالم تایید شد، در آموزش و پرورش ناحیه 2 سنندج خودم را معرفی کردم و علی رغم امتیاز سازماندهی بالا، مطلع شدم که با توجه به شرایط موجود باید بین دو مدرسه یکی را انتخاب کنم؛ که مدرسه استثنایی "نوآوران" انتخاب من بود.

این معلم می گوید: فضای مدرسه برایم بیگانه بود و اویل برایم خیلی سخت بود که در این فضا با این دانش آموزان کار کنم. نامش مدرسه بود اما شرایط یک مدرسه را نداشت، یکی دو هفته اول را با  سختی طی کردم، اما کم کم سعی کردم خودم را با شرایط وفق دهم تا جایی که دل کندن از این دانش آموزان برایم سخت بود.

جدیدی ادامه می دهد که بعد از مدتی کوتاه توانستم رابطه خیلی نزدیکی با دانش آموزان برقرار کنم، تا جایی که دیگر تمایل نداشتم به مدارس عادی برگردم. اکنون هفت سال است که با دانش آموزان استثنایی با افتخار کار می کنم.
این معلم در رابطه با فضای مدرسه تشریح می کند که، آموزشگاه پیش حرفه ای و حرفه ای نوآوران واقع در خیابان 17 شهریور مدرسه ای تخریبی است که در سال 1349 قبل از انقلاب احداث شده و در حال حاضر با 8کلاس درس، 52 دانش آموز و 5 کارگاه آموزشی در حال ارائه خدمت به دانش آموزان استثنایی است.

جدیدی می گوید: تحصیل دانش آموزان عادی در این مدرسه خیلی سخت است چه برسد به دانش آموزان استثنایی با شرایط خاص! پله های زیاد ساختمان برای ورود و خروج دانش آموزان مشکل پیش می آورد، در حالیکه وقتی دانش آموزی که می خواهد وارد ساختمان شود باید چند نفر، وی را با ویلچر بلند کنند و به داخل ساختمان ببرند.

 وی ادامه می دهد، که ساختمان مدرسه دو طبقه است و دانش آموزان برای رفتن به طبقه دوم باز هم این مشکل را دارند؛ برای ورود و خروج دانش آموزان جسمی حرکتی باید ساختمان مدرسه دارای آسانسور و رمپ باشد در حالیکه این مدرسه فاقد این امکانات است. حیاط مدرسه هم حتی فضای مناسبی برای دانش آموزان استثنایی نیست چون هر لحظه امکان آسیب دیدگی برای آن ها وجود دارد.

جدیدی به دلسوزی های مدیر و مربیان این مدرسه اشاره می کند و می گوید: معتقدم اگر دلسوزی و از خودگذشتگی مربیان و مدیران در این مدرسه وجود نداشت شرایط ادامه تحصیل برای دانش آموزان استثنایی به سختی فراهم می شد.

وی همچنین پیگیری رئیس اداره آموزش و پرورش استثنایی استان مبنی بر احداث مدرسه ای جدید با امکانات کافی و بهره برداری از آن تا سال آینده را خبری خوب و خوشحال کننده در این زمینه می داند.

این معلم با تجربه در خصوص کارهایی که در این مدرسه انجام گرفته است، می گوید که به عنوان مربی پرورشی به این مدرسه آمده ام و از ابتدا کار کردن با این دانش آموزان برایم سخت بود اما واقعیت این است که با نزدیک شدن به آن ها وارد دنیای دیگری شدم و توانستم روابط خوبی با آن ها برقرار کنم؛ برنامه های احکام و نماز و قرآن و عترت را بین دانش آموزان تقویت کردم تا جایی که در این زمینه مقام های برتر کشوری را کسب کردند.

جدیدی می افزاید: این دانش آموزان، کتابی به نام تفکر و سبک زندگی دارند که آموزش و تفهیم محتوای آن برایشان سخت است، اما با توجه به شناختی که از روحیات آن ها پیدا کردم، کتاب را به فیلم تبدیل کردم و با روش سمعی و بصری تدریس کردم.

کسب افتخار در زمینه ورزشی از دیگر اقدامات دلسوزانه این معلم سخت کوش در مدرسه استثنایی نوآوران است؛ جدیدی در این باره به خبرنگار ایسنا توضیح می دهد که سعی کردم امید و تلاش را در دل این بچه ها زنده و تقویت کنم تا ثابت شود که معلولیت محدودیت نیست بلکه تجسم اراده است.

وی می گوید: در این مدرسه رقابت وجود ندارد، اما تلاش و اراده به معنی واقعی موج می زند؛ تمرینات دوومیدانی را تا جایی با جدیت ادامه دادیم که شاگردانم توانستند مقام های اول کشور در رشته دوومیدانی کسب کنند و حتی به عضویت تیم ملی جانبازان و معلولین هم در بیایند.

این معلم از تفاوت های آموزش در مدارس استثنایی با مدارس عادی می گوید و ادامه می دهد که کار کردن در مدارس استثنایی هم از لحاظ جنس کار و هم از لحاظ مخاطب با مدارس عادی بسیار متفاوت است و بی‌تردید برای آموزش دانش آموزان خاصی که معلولیت های جسمی و ذهنی متفاوتی دارند باید عاشقانه پای کار بود.

وی معتقد است پرورش و رشد روح دانش آموز از وجود معلم نشأت می گیرد؛ چرا که اگر روح معلم افسرده و ناتوان باشد، شانس کمتری برای تقویت روح دانش آموز وجود دارد.

جدیدی ادامه می دهد: با توجه به این امر سعی کردم شادابی را بین دانش آموزان چه در کلاس و یا حتی خارج از کلاس با آهنگ های شاد، بازی های آموزشی، تفهیم و آموزش مسایل دینی، شرکت در نماز جماعت، برنامه های مختلف ورزشی با کمک دبیر تربیت بدنی و غیره را در راستای تقویت روحیه دانش آموزان اجرایی کنم.

وی مشکلات فیزیکی مدرسه را نیز در معنویت دانش آموزان تاثیر گذار می داند و می گوید: با توجه به کمبود فضا در مدرسه، دانش آموزان کمتر تحرک دارند اما سعی کردیم با فعالیت های دیگر این کمبود ها را جبران کنیم.

این معلم کهنه کار گریزی به مشکلات مالی دانش آموزان مدرسه استثنایی می زند و تشریح می کند که بیشتر دانش آموزان استثنایی از خانواده هایی هستند که وضعیت مالی خوبی ندارند و آن چند درصدی را هم که وضعیت بهتری نسبت به سایرین دارند به علت هزینه های زیاد درمان، به مشکل جدی بر می خورند چرا که هزینه یک دانش آموز استثنایی پنج برابر دانش آموز عادی است.

وی ادامه می دهد: بیشتر دانش آموزان از اینکه در مدارس استثنایی درس می خوانند خجالت می کشند و حتی والدین برای اینکه به فرزندانشان "معلول" نگویند، آنها را در مدارس عادی ثبت نام می کنند که این خود بزرگترین آسیبی است که به این دانش آموزان وارد می شود.

جدیدی با تاکید بر اینکه این بچه ها دوست دارند مانند هم سن و سالان خود و به دور از دید ترحم در جامعه زندگی کنند، می گوید: اوایل که در مدرسه نوآوران بودم بعضی از دانش آموزان را می دیدم که دیر به مدرسه می آمدند و یا زود می رفتند و بعضی وقتها حتی وسایلشان را در مدرسه جا می گذاشتند؛ اما بعدها متوجه شدم که عمداً این کار را می کنند تا کسی استثنایی بودن آن ها را متوجه نشود؛ این امر به نگرش جامعه باز می گردد که باید با آغوشی باز و دیدی روشنگرانه ناتوان ها را بپذیرند.

وی تعریف می کند که در زمان خدمتش در مدرسه استثنایی خاطرات تلخ و شیرین زیادی دارد که هر کدام از آن ها به نوعی برایش درس زندگی بوده و حتی سیلی که از سوی یکی از دانش آموزآنش بر روی صورتش نقش بسته و جز سکوت و آرامش راه به جایی نبرده، معنی دیگری به شغلش بخشیده و "معلمی شغل انبیاست " را برایش تداعی و معنی کرده است.

این معلم در پایان سخنانش آرزو می کند که جامعه این عزیزان را بادیدی بازتر و فارغ از ترحم قبول کند و توصیه می کند که معلمان مشغول به خدمت در مدارس استثنایی، که در دلسوزی آنها هیچ شکی نیست باید سعی کنند که این دانش آموزان را به نحوی تربیت کنند که به جامعه آسیب نرسانند تا بتوانند جایگاه و منزلت اجتماعی خود را در جامعه پیدا کنند.

انتهای پیام

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری تحلیلی پسین هرمزگان محفوظ می باشد.