«یونس میرزایی»، مدیر اشتغال جهاددانشگاهی واحد استان ایلام در یادداشتی به شرح زیرضمن تبیین ضرورت اصلاح فرهنگ کار و تلاش، از رویه خانوادهها، آموزش و پرورش و رسانهها انتقاد کرده است.
بدون شک فرهنک مترقی از الزامات بنیادین جامعهای است که به دنبال رشد و توسعه است. از مهمترین وجوه فرهنگ هر جامعه مقوله فرهنگ کار است. وضعیت فرهنگ کار در هر جامعه انعکاسی از عملکرد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن جامعه است. فرهنگ کار دارای تعاریف مختلف است اما بطور کلی میتوان گفت فرهنگ کار یعنی:
“مجموعهای از ارزشها، هنجارها، بایدها و نبایدها؛ آموزهها، دانش و مهارتهایی که به صورت آگاهانه و ناآگاهانه، و به صورت مستقیم و غیر مستقیم موجب میشود تا فرد، گروه و یا جامعهای اغلب به صورت مشارکتی، در فضای کسبوکار، نقش، مسئولیت و ماموریتهای محوله را به نحو مطلوب انجام دهد”.
همه ما بر اساس یک دانش عمومی میدانیم که متاسفانه فرهنگ کار در کشور ما در قیاس با کشورهای توسعهیافته در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. برای این مدعا میتوان شواهد علمی نیز ارائه کرد به عنوان نمونه در پژوهشی که توسط معیدفر در سال ۶۵ انجام شده است میزان کار مفید توسط کارمندان سازمانهای دولتی از ۵۲ ساعت اسمی در هفته تنها ۸/۷ ساعت است که به طور میانگین تقریبا یک ساعت و سیدقیقه (۱:۳۰) در روز است (معیدفر ۱۳۶۵). اما این وضعیت در سالهای اخیر حتی وخیمتر شده است. مطابق پژوهش صورت گرفته در سال ۱۳۷۸ هر فرد در ژاپن به طور میانگین روزانه ۷ ساعت کار مفید انجام میدهد در حالی که در ایران این عدد کمتر از ۱ ساعت است (معیدفر ۱۳۷۸، ص ۳۳). در پژوهشی دیگر و به صورت مطالعه تطبیقی بین واحدهای تولیدی شهر تهران و شهر مونرو ایالت تنسی آمریکا اخلاق کار بر اساس چهار شاخص شامل: دلبستگی و علاقه به کار، جدیت و پشتکار، روابط انسانی و روح جمعی و مشارکت مورد بررسی قرار گرفت. مطابق نتایج این پژوهش اخلاق کار در ایران در طیف ۱ تا ۷ بر روی ۳.۲۶ و در آمریکا این عدد برابر ۵.۷۱ است (طیبه زندیپور، ۱۳۸۴).
به راستی دلیل این مسئله چیست؟!
آنچه مسلم است در اسلام (هم در قران و هم در سنت) تاکید ویژه به کار و تلاش وجود دارد و ارزش کار و تلاش بسیار بالا و والاست. از دیدگاه اسلام، اشتغال به کار بخشی از زندگی عبادی انسان محسوب میشود تا جاییکه از کار به عنوان فضل خداوند یاد میشود “فَإِذا قُضیت الصلاهُ فَانْتَشرُوا فی الْأَرضِ وابتَغُوا منْ فَضْلِ اللَّه واذْکُرُوا اللَّه کَثیراً لَعلَّکُم تُفْلحونَ” (جمعه آیه: ۱۰.)
اسلام برای کار بالاترین ارزشها را قائل شده و آن را یکی از مبناهای اصلی مالکیت میشناسد. اسلام با بیکاری مخالف است؛ رهبانیت را تحریم و به احتراز از تکدی توصیه میکند. از اینجا روشن میشود که کرامت و ارزش ذاتی انسان و نیز رفاه جامعه، با تلاش صادقانه و شرافتمندانه همۀ اعضای جامعه، و نه فقط بعض آنان، پیوندی نزدیک دارد. یکی از تأکیدات مهم اسلام به انسانها این است که همواره در همۀ عرصههای گوناگون زندگی، از جمله تأمین نیازهای اقتصادی و معیشتی به صورت جدی و مستمر تلاش کنند تا در پرتو چنین تلاشهایی، جامعه دینی هم از جهت فردی و هم از نظر اجتماعی به اهداف خود نائل آید (پرچم، بوجاری ۱۳۹۱). بر اساس تاریخ مکتوب قاره آسیا به ویژه منطقه خاورمیانه و ایران از نخستین جوامع تولیدی و به همین نسبت دارای فرهنگ کار پیچیده و پر ژرفا و کارآمد بوده¬اند (وطن خواه ۱۳۸۰، راوندی ۱۳۸۶، فرهادی ۱۳۹۰.)
ایرانیان در طول تاریخ و پیش از تاریخ ثبت شده خود ثابت کرده اند که اهل کار و تلاش بوده و این سرزمین از نخستین مراکز شروع کشاورزی و دامداری و یکجانشینی و تمدنسازی بوده است. گندم و بز به عنوان نخستین نمادهای کشاورزی و دامداری در ایران و در دوران بربریت جهان اهلی شدهاند (عباسی ۱۳۹۴). حفر قنات و کهریز و علوم و فنون همراه آن در زمینه آبیابی و .. همگی از یافتههای ایرانیان و نتیجه تفکر و کار جمعی است. (صفی نژاد ۱۳۶۸، گوبلو ۱۳۷۱، فرهادی ۱۳۹۰). بر این اساس جای بسی شگفتی است که جامعهای با چنین مبانی، اصول و اعتقادات و تاریخ ارزشمند در زمینه کار و کارآفرینی اکنون نمایشی از رکود و خمود ارائه میکند! بر اساس مطالعات صورت گرفته در بررسی فرهنگ کار میتوان جامعه ایران را بر اساس نگرش، توجه و ارزش گذاری پدیده کار کردن به دو گروه مختلف شامل روستاییان و شهریان تقسیم کرد. در این تقسیم بعدی بر اساس بینش و نظام ارزشی روستایی کار پدیدهای مقدس و کار کردن یک فرهنگ ارزشمند و نهادینه در جامعه است، و در مقابل در بینش و دیدگاه شهری کار یک موضوع و ابزار کسب رفاه و فاقد ارزش قدسی ذاتی است (طالب ۱۳۸۷). در نتیجه این بینش غیر صحیح (شهری) بسیاری از مشاغل نامولد و بعضاً مضر در جامعه ترویج شده و مشاغلی مانند: دلالی، کوپن فروشی، ارز فروشی که با تلاش کم، فرد را به سود بالا (حتی بیش از مشاغل رسمی مانند کارگری) میرساند، افزایش مییابد (عباسی ۱۳۹۴)
با توجه به اینکه نظام آموزشی – به عنوان مهمترین رکن جامعهپذیری در هر جامعه در کشور به طور یکسان و سراسری طراحی و اجرا میشود، باعث شده است که ارزشهای یکسانی به همه دانشآموزان القاء شده و در نتیجه باعث ایجاد تشابه در نظام ارزشی روستا و شهر شده است. خانواده و آموزش و پرورش به عنوان مهمترین نهادهایی که در آنها اجتماعی شدن و توسعه ارزشهای مرتبط با شغل صورت میگیرد نقش کلیدی در تولید افرادی دارند که میتوانند جامعه را برای توسعه درونزا آماده کنند (Mclelland: 1961, De witte: 1995).
همچنین نقش مهمی که رسانهها در درونی کردن ارزشها دارند را نباید از نظر دور داشت، در واقع در این حوزه ضعف اساسی در مراحل تصمیم گیری، برنامهریزی، تولید محتوا و اجرای برنامههای مفید و مؤثر در زمینه اصلاح و ترویج فرهنگ کار و اشتغال وجود دارد (عباسی ۱۳۹۴.)
آنچه مسلم است سه حوزه مذکور (خانواده، آموزش و پرورش، رسانه) در شکلگیری شرایط فعلی تاثیر مستقیم داشته و مسئولیت اصلی را در پدید آمدن این وضعیت باید متوجه آنها دانست. در عین حال تنها راه اصلاح فرهنگ کار در جامعه و ایجاد فرهنگ کار مولد و نهادینه کردن ارزش کار و تلاش در جامعه، اصلاح رویههای جاری در سه عرصه مذکور است. نخستین قدم اصلاح الگوهای تربیتی در خانوادههاست. متاسفانه الگوهای رفتاری والدین (که بیش از گفتار بر تربیت و شکلگیری شخصیت کودکان اثر میگذارد) در اکثر موارد مروج مصرفگرایی، رفاه طلبی و تنبلی است که در تضاد مطلق با تربیت افراد تلاشگر و فعال که لازمه پویایی و حرکت جامعه در جهت توسعه است، قرار دارد. رویههای آموزشی نیازمند بازنگری و اصلاح در جهت تربیت افراد بر اساس استعداد و تواناییهای بالقوه آنهاست. تقسیمبندی علوم به نظری، فنیوحرفهای و کاردانش و متعاقب آن ارزشگذاری آنها، و تقسیمبندی دانشآموزان به “زرنگ و تنبل!” مطلقا غلط است. چرا که در این نوع تقسیم بندی بر اساس یک شاخص (نمره) کلیه افراد ارزیابی و ارزشگذاری میشوند، حال آنکه اصولا افراد بشر دارای توانایی و استعداد یکسان نمیباشد. و این نوع تقسیم بندی بر خلاف این اصل کلی که “هیچ انسانی بدون استعداد آفریده نشده است” میباشد. در شرایط فعلی رسانههای جمعی هم به لحاظ ماهوی و هم از نظر محتوا، انسان عصر حاضر را تنبل و سطحینگر بار میآورند. در واقع رسانهها بسیاری از فرایندهای مفید و لازم را حذف کرده در عین حال محتوای مفید که در جهت نهادینه کردن کار و تلاش به عنوان تنها عامل شکلگیری جامعه مترقی باشد، وجود ندارد.
https://www.pasinehormozgan.ir/?p=9648