پوریا فرجی در نشست تربیت شنوایی موسیقی ایرانی که به همت کانون موسیقی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: آثار موسیقی که در تمام جهان وجود دارد را میتوان به دو خانواده و دو بخش کلی تقسیم کرد. این دو بخش عبارتاند از موسیقیهایی که سعی میکند به سمت دیدگاههای هنریتر و جدیتر حرکت کنند و موسیقی هایی که عامهپسند و به اصطلاح بازاریتر هستند که قرار نیست در آن درگیر مفاهیم خاصی بشویم.
وی افزود: معمولا در بخش موسیقیهای هنری، موضوع پرورش شنوایی را لازم است که داشته باشیم چون در مواجهه با موسیقیهای غیر هنری بیشتر با واکنشهای غریزی و احساسی رو به رو هستیم و به همان واسطه میتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم.
این پژوهشگر موسیقی تصریح کرد: تربیت شنوایی از مجموعه عواملی است که قرار است ما را به شنیدار ادراکی برساند، به عنوان مثال از گذشتگان در شعر حافظ به این موضوع بسیار توجه شده است و در یکی از غزلیاتش به این مسئله اشاره میکند و میگوید:
رباب و چنگ به بانگ بلند میگویند
که گوشِ هوش به پیغام اهل راز کنید
فرجی ادامه داد: در این یک بیت شعر، حافظ خیلی دقیق به شنیدن خاص موسیقی جدی اشاره میکند و میگوید که باید گوشِ هوش داشته باشیم؛ گوشی که در آن یک ادراک خاصی اتفاق افتاده است و در نهایت برای موسیقی جایگاه خاص و جدی در نظر میگیرد و آن را پیغام اهل راز میداند. انگار که آثار موسیقی یک نوع پیام های دارای راز هستند که با گوش عادی قابل فهم نیستند. در این رابطه مولانا نیز در دفتر اول مثنوی در یکی از ابیاتش میگوید:
محرم این گوش جز بیهوش نیست
مر زبان را مشتری جز گوش نیست
وی اضافه کرد: در این بیت نیز مولانا اصطلاح بیهوش بودن را ارتباط میدهد به فارغ بودن از شنیدن صرفا غریزی و احساسی و ارتباطش را با یک نوع گوش خاص که همان گوشِ هوش است که حافظ به آن اشاره میکند و برای تائیدیه حرفش در مصرع دوم به این اشاره میکند که همانطور که در صحبت های عادی جز گوش هیچ عضو دیگری به کار نمیآید، پس برای شنیدن آثار خاص نیز به جز هوش با هیچ چیز دیگر نمیتوانیم بفهمیم و درک کنیم.
این نوازنده موسیقی خاطرنشان کرد: برای اینکه متوجه بشویم که چطور باید ادراک شنوایی را در خود پرورش بدهیم، میتوانیم به چند موضوع توجه داشته باشیم. در ابتدای کار ساده ترین اتفاقی که مرتبط است به این موضوع، توجه است. تقریبا در هر موضوع علمی، هنری و معنایی نگاه کنیم به این نکته همیشه تاکید شده که توجه مهم ترین موضوع است. این موضوع در بیان ساده است اما وقتی وارد کار میشویم ممکن است نتوانیم توجه لازم را داشته باشیم و بدون تمرکز به فعالیت خود ادامه بدهیم.
فرجی بیان کرد: باید به این نکته توجه باشیم که قرار نیست در آموزش و یادگیری، توجه خیلی سریع اتفاق بیفتد و نیاز به تمرین و تکرار وجود دارد. با تکرار و تمرین در این موضوع میتوان تمرکز و توجه را افزایش داد.
وی عنوان کرد: تکرار کردن میتواند در طول زمان برای ما آشنایی ایجاد کند و اگر بخواهیم موضوع پرورش شنوایی را به دو دسته تقسیم کنیم، یک بخش را برای عموم جامعه در نظر میگیریم و بخش دیگر را برای افرادی که میخواهند جدی تر مبحث موسیقی را دنبال کنند.
این پژوهشگر موسیقی گفت: نسل های گذشته ما گوش های خیلی خاص تری نسبت به افراد نسل حاضر داشتند و دلیل این موضوع محیط زندگی آن ها، نوع رسانه هایی که در آن زمان در اختیار داشتند و تکرارهایی که از برنامه های موسیقی برای آن ها صورت میگرفت است؛ با اینکه شاید خیلی از آن ها فعالیت موسیقی نداشتند اما میتوانستند مباحث موسیقی را متوجه شوند. برای مثال متوجه میشدند که در حال اجرای یک موسیقی دستگاهی، نوازنده دستگاه شور را اجرا میکند و این اتفاق و درک کردن از یک توجه و تکرار به دست میآمد.
فرجی تصریح کرد: موضوع بعدی که درخصوص رشد شنوایی وجود دارد و تخصصی تر میشود، مربوط به معلومات ما در اثر موسیقی است که در رابطه با آن صحبت میکنیم. اگر میخواهیم در رابطه با موسیقی دستگاهی صحبت کنیم، شناخت تئوری موسیقی ایرانی، شناخت تاریخ موسیقی ایرانی و به شکل عملی شروع به آموختن یک ساز بسیار لازم است.
وی افزود: آموختن هر نوع ساز، اگر با مطالعه و جدیت همراه باشد، میتواند این نتیجه را داشته باشد که در طول زمان دچار رشد شنوایی بشویم. مساله مهم چگونه پرداختن به موضوع است و صرفا اینکه از چه سازی استفاده بشود، نمیتواند ملاک برای این موضوع باشد.
این نوازنده موسیقی اظهار کرد: در نهایت بررسی و پژوهش در علوم و هنرهایی که به موسیقی نزدیک باشد، اهمیت دارد. برای مثال اگر با خوشنویسی ایرانی آشنایی داشته باشیم، قطعا در درک موسیقی تاثیرگذار خواهد بود. اگر با معماری ایرانی آشنایی داشته باشیم، موسیقی را بهتر متوجه خواهیم شد و اگر ادبیات و شعر را بهتر بشناسیم میتوانیم ارتباط بهتری با موسیقی برقرار کنیم و این موضوع نیز تاثیرگذار خواهد بود.
فرجی خاطرنشان کرد: یکی از جنبه هایی که باعث میشد گذشتگان و استادان موسیقی قدیمی ادراک بالایی در موسیقی داشته باشند، همین موضوع بوده است. هرچقدر به زمان گذشته توجه میکنیم، متوجه میشویم که دانشمندان و حکیمان ما این ویژگی را در حد اعلا داشتند و برای همین موضوع اصطلاح حکیم را بر روی آن ها میگذاشتند چون صرفا در یک علم متبحر نبودند بلکه در تمام علوم مطالعه داشتند و برای همین میتوانستند هنر، صنعت یا هر علمی را از زوایای مختلف بررسی کنند.
وی عنوان کرد: تا اواخر دهه ۷۰ موسیقی به شکل استفاده با کاست شنیده میشد و استفاده از کاست شرایطی را ایجاد میکرد که مخاطب به شکل صبورتر و با زمان بیشتر به گوش دادن به اثر موسیقی اهتمام بورزد. امکان این وجود نداشت که تایم قطعات موسیقی را جلوتر یا عقب تر ببرد، چون اگر این کار را انجام میشد نوارهای کاست آسیب میدیدند.
این پژوهشگر موسیقی ادامه داد: اما از دورهای که صنعت دیجیتال در موسیقی رشد بیشتری پیدا کرد، یکی از آسیب هایی که در شنیدن موسیقی اتفاق افتاد، این موضوع بود که ناخواسته این عادت از ذهنمان پاک شد و پس از چند دقیقه اگر یک اثر مورد رضایت ما نبود آن را عوض میکردیم و اثر دیگری را گوش میدادیم.
فرجی افزود: این موضوع باعث شد که ما آداب شنیدن را، به خصوص در موسیقی ایرانی، فراموش کنیم چون موسیقی ایرانی حالت روایی دارد و قرار نیست در عرض چند دقیقه صرفا یک آهنگ را گوش بدهیم. این تفکر بیشتر در موسیقی پاپ وجود دارد که مخاطب ممکن است یک آهنگ را بارها گوش بدهد و یا یک بار آن را گوش بدهد و دیگر اقبالی نسبت به آن نداشته باشد اما در موسیقی ایرانی اینطور نیست و در آن درآمد، آواز، اوج و زیرشاخه هایی قرار دارد که شناخت آن ها میتواند در رشد شنوایی ما تاثیرات بسزایی داشته باشد.
وی تصریح کرد: مخاطبی که در زمینه موسیقی دستگاهی اطلاعاتی نداشته باشد نمیتواند متوجه بشود که چرا در ابتدای قطعه زمان کمی سپری میشود تا موزیک شروع بشود. در برخی نقدهایی که به موسیقی ایرانی میشد به این مساله اشاره میکردند که چرا طول میکشد تا اثر به شعر و آواز برسد که همه این مسائل به دلیل عدم شناخت است.
این نوازنده موسیقی بیان کرد: متاسفانه در مبحث آموزش موسیقی هم این مشکل وجود دارد که هنرجویان موسیقی در طول هفته، به آثاری که در آن زمینه آموزش میبینند، گوش فرانمیدهند. به جهتی که رسانه های دیگر آنقدر هجوم آوردند و جذابیت را برای هنرجو تولید کردند، ساز صرفا برای او یک سرگرمی و تفنن است در ساعاتی از هفته فقط به آن سرمیزند و موسیقی های دیگری را در اکثر اوقات خود گوش میدهد.
فرجی اظهار کرد: امام محمد غزالی در رابطه با آداب شنیدن موسیقی در فصل هشتم از کتاب کیمیای سعادت میگوید «بدان که ایزد تعالی را سرّی است در دل آدمی که آن در وی همچنان پوشیده است که آتش در آهن و چنانکه به زخم سنگ بر آهن آن سرّ آتش آشکار گردد و به صحرا افتد. همچنین سماع آواز خوش و موزون آن گوهر آدمی را بجنباند و در وی چیزی پدید آرد بی آنکه آدمی را در آن اختیاری باشد و سبب آن مناسبتی است که گوهر آدمی را با عالم علوی ارواح گویند که هست و عالم علوی عالم حسن و جمال است و اصلا حسن و جمال تناسب است و هر چه متناسب است نمودگاری است از جمال آن عالم؛ چه هر جمال و حسن تناسب که در این عالم محسوس است همه ثمره جمال و حسن آن عالم است».
وی اضافه کرد: امام محمد غزالی به درست شنیدن اشاره میکند و میگوید هنگامی که موسیقی و صدایی خوش را گوش میدهیم، انگار در درون ما چیزی بیدار میشود و به این اشاره میکند که برای مخاطب خیلی اهمیت دارد که در درون خود جستار کند و ببیند چه چیزی وجود دارد.
موانع رشد ادراک در شنوایی موسیقی
این پژوهشگر موسیقی در رابطه با موانع رشد ادراک در شنوایی موسیقی بیات کرد: سه مطلب را میتوان مانع پیشرفت در رشد شنوایی معرفی کرد. یکی از آن ها عنصر زمان، مکان و مخاطب است؛ برای مثال اگر در زمان های نامناسبی تمرین موسیقی و یا تمرین رشد شنوایسی داشته باشیم که نیازمند مشخصا توجه و تمرکز اتفاق نمیافتد، پس عنصر زمان اهمیت زیادی دارد. اگر در مکان نامناسبی قرار داشته باشیم هم عدم تمرکز ایجاد میشود و کارایی لازم اتفاق نمیافتد. همچنین اگر در جمعی قرار داشته باشیم که اهل شنیدن با تمرکز و توجه به موسیقی نباشند، بر روی ما تاثیرخواهد گذاشت.
وی با اشاره به تعصبات و پیش فرض های ذهنی به عنوان مانع بعدی در رشد ادراک در شنیداری گفت: اگر با یک سری پیش فرض های ذهنی آثار موسیقی را گوش بدهیم که از روی شناخت نباشد و پیش فرض هایی باشد که صرفا از محیط بیرون بر ما وارد شده است، ناخواسته ما را به یک تعصب میرساند که هیچگاه نمیتوانیم موسیقی را درست بشنویم تا بتواند بر شنوایی ما تاثیری داشته باشد.
فرجی خاطرنشان کرد: استفاده از فضای مجازی، تکنولوژی و رسانه ها نیز اگر به شکل ناآگاهانه باشد بر روی ما تاثیر منفی میگذارد و مانع رشد ادراک در شنیداری میگردد. برای مثال ما هر غذایی را نمیخوریم و در هر مکانی هم غذا نخواهیم خورد، اما متاسفانه در موسیقی این اتفاق نمیافتد و با وارد شدن در فضای مجازی هر نوع موسیقی را میشنویم، بدون اینکه درک این مسئله را داشته باشیم که آن اثر برای شنیدن خوب است یا خیر.
انتهای پیام
https://www.pasinehormozgan.ir/?p=27675