گروه گزارش استانها – قنبر رسولی، کلمهها در توصیفش کم میآورند، معلم است و عاشق درس و مدرسه میگویند؛ ۱۱۰ کیلومتر را طی میکند تا دانشآموزانش را ملاقات و برای آنها تدریس کند و این یعنی فراتر از عشق و فراتر از همه مادیات، اما خودش میگوید این طور نیست و من همیشه در منطقه هستم و فرایند تحصیل دانشآموزان را در منطقه دنبال میکنم.
اکبر حاج میری، میگوید ساکن زنجان هستم ولی در دندی تدریس میکنم و شاگردانم بچههای این شهر و روستاهای اطراف آن هستند، با بچهها که صحبت میکردم دانشآموزان گفتند که مجبوریم برای درس خواندن به مناطق با ارتفاع زیاد برویم تا بتوانیم به اینترنت دستیابی داشته باشیم.
دستام آقا یخ زدن
این روزها هوای استان زنجان که آب و هوای کوهستانی است، سرد شده و در بسیاری از نقاط استان برف زیادی باریده است و برای همین درس خواندن در فضای آزاد بسیار سخت و دشوار است به ویژه اینکه در خانه اینترنت خط ندهد و مجبور شوید برای درس خواندن به پشت بام خانه یا تپهها و کوههای اطراف بروید، اقدامی که این روزها در بسیاری از روستاها هر روز تکرار میشود.
پیامی که از سوی دانشآموز ارسال میشود، بسیار کوتاه است اما سنگین و سخت، برای معلمی دلسوز «دستام آقا یخ زدن» این چند کلمه که از سوی دانشآموز در گروه درسی در جواب معلم ارسال میشود، معلم از او میخواهد از پشت بام به خانه بازگردد تا دستهایش را گرم کند، اما او به درس ادامه میدهد…
در این هنگام است که به دلیل سرمای هوا دستت یخ میزند و نمیتوانی به تایپ کردن ادامه دهی و این در کنار همه مشکلات، در ایام کرونا برای درس خواندن مشکلی بزرگ است، اما کودکان این مناطق با عشق و علاقه به تحصیل خود حتی در دمای زیر صفر درجه ادامه میدهند.
معلم زنجانی که به هیچ وجه تمایلی برای گفتوگو و رسانهای کردن کار خود نیست، میگوید؛ این حرفها که رد و بدل شد مشتاق شدم تا این دانشآموزان را که به سختی درس میخوانند، ببینم برای همین رفتم تا از نزدیک آنها را ببینم و با آنها آشنا شوم و ببینم این دانشآموزان علاقه۰مند به درس و تحصیل چه کسانی هستند.
روستای «ساغرچی» یکی از روستاهای شهرستان ماهنشان و در نزدیکی شهر دندی است، روستایی که این معلم دلسوز که اتفاقا هم هنرمند و هم خوش ذوق است دو دانشآموز در آنجا دارد.
میگوید؛ تمایلی نداشتم که این اقدام رسانهای شود، هدفمان رفتن به مدرسه بود و دیدار با دانشآموزان از مدیر مدرسه خواستم با توجه به اینکه مدرسه در جایی قرار دارد، که اینترنت در آن نقطه آنتندهی دارد مدرسه را باز کند تا دانشآموزان برای استفاده از اینترنت در فضای باز و سرد نمانند بلکه در داخل مدرسه به درس خود ادامه دهند.
حتی روستاهایی که متروکه شده را هم میشناسم
تلاش میکنم همه دانشآموزانم از حضورم استفاده کنند، برای همین دانشآمورانم را تقسیم بندی کردهام در گروههای ۵ تایی و ۶ تایی تا هر زمانی که وقت دارند و به اینترنت دسترسی داشته باشند، درس بدهم.
میگوید اصلا کار من این است، معلم هستم نه تنها در دوران کرونا حتی قبل از آن هم دوست داشتم تا در مناطقی که درس میدهم بگردم و با مناطق خود آشنا شوم همه مناطق روستایی استان را میشناسم با تک تک روستاها آشنا هستم، حتی روستاهایی که متروکه شده را هم میشناسم.
حتی دانشآموزی دارم که نه گوشی مناسب و نه به اینترنت دسترسی دارد، برای همین مجبور است ۲۰ کیلومتر از روستای «ینگجه» را تا شهر دندی با موتورسیکلت طی و از کلاس درس استفاده کند، این اقدام خطرات بسیار زیادی برای او دارد. به او گفتهام در روزهای خاص به شهر دندی بیاید تا در آنجا همدیگر دا ببینیم، روزهای شنبه و یکشنبه و دوشنبه را در شهر دندی میمانم تا فاصله من با دانشآموزانم بیشتر نشود.
معلم داستان ما میگوید؛ به این دانشآموزم گفتم تا هر طور که راحت هستی بگو تا من آنطور به تو درس بدهم حتی شده از طریق پیامک نیز میتوانیم درس را ادامه دهیم و اگر نشد من میتوانم روزهایی را برای ادامه تحصیل و کمک به این دانشآموز به روستای آنها بروم.
در بسیاری از مناطق دندی آنتندهی اینترنت وجود ندارد
میگوید برای همین قرار شده تا هفتهای یک بار به شهر دندی بیاید تا در آنجا برای وی درس بدهم تا از کلاسها عقب نمایند و بتواند به تحصیل خود ادامه دهد.
مشکلات منطقه دندی و ماهنشان فقط محرومیت نیست بلکه در این منطقه اینترنت در بسیاری از مناطق آنتندهی لازم را ندارد، حتی جادهها، مسیرها و محورهای این منطقه به دلیل فعالیتهای معدنی و به ویژه شرکت کالسیمین و تردد کامیونهای سنگین خطرناک است.
میگوید؛ با چند نفر از دانشآموزانم هم برای کنکور کار میکنیم و برای همین تلاش میکنم مرتب با آنها در ارتباط باشم تا بتوانم در رفع اشکالات آنها تلاش کنم تا آنها بتوانند رتبه خوبی کسب کنند.
میگوید؛ برای مادیات و حقوقی که به من داده میشود، کار نمیکنم برای همین فارغ از همه چیز تلاش میکنم کارم را درست انجام دهم و به وظیفهای که به من محول شده درست عمل کنم، من اعتقاد دارم که هر کس برای انجام درست کارش با خدا معامله کند نه با پول و مادیات.
من تلاش دارم از نزدیک با دانشآموزانم آشنا شوم چرا که اعتقاد دارم دیدار مجازی آن محبتی که باید بین معلم و دانشآموز ایجاد شود را فراهم نمیکند، همین باعث شده تک به تک مناطقی را که دانشآموز دارم میگردم تا با آنها آشنا شوم.
به منطقه انگوران و دندی علاقه دارم
۵۲ دانشآموز هنر دهم، ۳۵ دانشآموز منطق دهم، ۳۳ نفر فلسفه دهم، ۱۲ دانشآموز ریاضی دهم، ۹ دانشآموز ریاضی تجربی، ۱۹ دانشآموز هنر یازدهم و ۲۴ دانشآموز پایه یازدهم دانشآموزان این معلم هستند، دانشآموزانی که شاید در بیش از ۳۰ روستای منطقه سکونت دارند که هر کدام مشکلات فراوانی دارند.
دوست دارم با شرایط فیزیکی، فکری و جسمی دانشآموزم آشنا شوم و بدانم که او به چه چیزی علاقه دارد و سطح فکرش چیست و نگاهش به درس خواندن و هدفش از ادامه تحصیل و آینده خود چیست.
میگوید؛ وقتی تلاش دانشآموزی را میبینم که با قطعی اینترنت و سرمای شدید منطقه تلاش میکند به من دسترسی داشته باشد و از درس استفاده کند من نیز علاقهمند میشوم تا تلاش کنم و بتوانم به خوبی به او درس بدهم تا دانشآموز احساس کند، درس جاری است و تحصیل ادامه دارد.
میگوید؛ متولد ۱۳۵۶ هستم به منطقه انگوران و دندی دِین خاصی دارم، چون خودم را متعلق به این منطقه میدانم و ۱۸ سال است که در این منطقه و در روستاهای اطراف آن تدریس میکنم و یک سال هم در ماهنشان تدریس کردهام.
خیلی از مواقع تا کمر در گل فرو رفتهام
به صورت سرباز معلم به منطقه اعزام شده و بعد از اتمام دوران خدمت به دلیل عشق و علاقه به صورت حقالتدریس جذب آموزش و پرورش شده است و بیشتر این سالها را هم در مناطق روستایی گذرانده است بارها از وی خواسته شده تا به مناطق دیگر استان زنجان برود اما قبول نکرده و خواسته است تا در منطقه دندی و انگوران بماند، چون واقعا منطقه را دوست دارد.
میگوید؛ شاید در خیلی از مواقع تا کمر در گل فرو رفتهام تا خود را به مدرسه روستایی که قرار است آنجا تدریس کنم برسانم تا دانشآموزان از درس و تحصیل جا نمانند و احساس محرومیت بیشتر نکنند.
در مورد نگاه به آموزش و پرورش میگوید؛ نگاه به آموزش و پرورش در کشور به عنوان یک مصرفکننده است در حالی که نباید این گونه باشد، چرا که آموزش و پرورش تولید کننده است و باید بیش از پیش به آن اهمیت داده شود.
میگویم نظرتان در مورد ملزم شدن معلمان به ماندن در منطقهای که جذب چیست؛ میگوید با قانون و جبر نمیشود درس داد باید معلم علاقه داشته باشد و با آن علاقه به تدریس بپردازد در غیر این صورت نمیشود با بخشنامه و اجبار معلم را در منطقه نگه داشت.
میگویم آرزویتان چیست؛ میگوید دوست دارم همه دانشآموزان به امکانات لازم دسترسی داشته و بتوانند به تحصیل ادامه دهند.
http://www.pasinehormozgan.ir/?p=28192